جدید ترین های روز دنیا - عکس - شعر | ||
|
کاشکی بودی و می دیدی که دلم داره میمیره کاشکی بودی و می دیدی که بهونت و میگیره می دونی عطر نفس هات چی به روز من آورده؟ می دونی دوری دستات اشکمو باز درآورده؟ جای انگشت های نازت چی بزارم توی دستم؟ کاشکی بودی و سرت رو باز می ذاشتی روی شونم باز می ذاشتی و می گفتم تویی اون همه بهونم به خدا فرض محال که یه دم بی تو بمونم تو شدی همه وجودم تویی رنگ آسمونم عمریه در طلب تو سوختم و مثل کویرم یاس من تنهام نزاری به خدا [ دوشنبه 89/1/23 ] [ 11:3 صبح ] [ میلاد ]
می نویسم از قلب مهربانت از ان احساس پاکت می نویسم از چشمان زیبایت ازنگاه پر از عشقت با صداقت می نویسم نخستین عشقم تویی و با یکدلی می نویسم که با تو تا اخرین لحظه خواهم ماند با چشمان خیس می نویسم که خیلی مهرت در دلم نشسته و با بغض می نویسم می نویسم از ان حرفهای شیرینت و ان لحظه ی رویایی که من و تو در ان اشنا شدیم و شیفته ی قلب های سرخ هم شدیم ان چه که می نویسم حرف دل است و بس حرف دل عاشق و بی قرار من می نویسم و فریاد می زنم دوستت دارم [ دوشنبه 89/1/23 ] [ 11:1 صبح ] [ میلاد ]
عشق یعنی دائماً در اضطراب، عشق یعنی تشنگی در شط آب!
عشق یعنی لاله پرپرشدن،
عشق یعنی در رهش بی سرشدن!
عشق یعنی عاشق شیدا شدن،
عشق یعنی گمشدن پیدا شدن!
عشق یعنی مبتلا گشتن به درد،
عشق یعنی عقل را کردی تو خرد!
عشق یعنی هردمی در جستجو،
عشق یعنی هجرت از من تا او! عشق یعنی حرف او برروی چشم
[ دوشنبه 88/6/23 ] [ 6:6 عصر ] [ میلاد ]
چقدر دوست داشتم دیگران حرفهایم را بفهمند
و چقدر دوست داشتم نگاه خیس مرا درک کنن
چقدر دلم می خواست یک نفر به من بگوید
چرا لبخندهای تو اینقدر بی رنگ است
اما کسی نبود همیشه من بودم
من و تنهایی واین دفتر شعر......
آری میتوان هر لحظه هر جا عاشق و دلداده بودن
پر غرور چون آبشاران بودن اما ساده بودن.
[ چهارشنبه 88/6/18 ] [ 10:9 عصر ] [ میلاد ]
تمام لحظه ها یادت, به ذهنم, شور میریزد به شام تار تنهای, نگاهت نور میریزد به من سر میزنی هر شب ,لطیف و نرم رویای تو را حس میکنم ای جان, تو در هر گوشه پیدای تو باید با خدا باشی,که پاک و بی ریا هستی مرا با خود برای دل, ببر تا لحظه های دور ببر تا لحظه ی تبی , ببر تا سرزمینی دور ********************************** ********************************** تو را میتوان, یک بند خواند و احساس کرد, و میتوان به اندازه یک چشم به هم زدن, چشم در نگاه افتابی ات دوخت میتوان صدایت را شنید از دور ها, دور ها با تو میتوان رویا شد, میتوان تمام دلتنگی شب را به گوش صبح رساند, از پله های ابر بالا رفت و دزدکی سر زد به خواب تمام ستاره ها میتوان غرق شد میان خنده,اه و اشک با تو میتوان ستاره شد در اوج کهکشان ***************************** ***************************** هزار سال به سوی تو امدم افسوس هنوز دوری!دور از من,ای امید محال!!! هنوز دوری!اه!از,همیشه دورتری همیشه اما<در من کسی نوید دهد که میرسم به تو شاید هزار سال دگر صدای قلب تو را, پشت ان حصار بلند همیشه می شنوم همیشه سوی تو می ایم همیشه در راهم همیشه میخواهم همیشه با توام,ای جان همیشه با من باش **************************** **************************** یه شب خوب تو اسمون یه ستاره بود چشمک زنون خندید و گفت : کنارتم تا اخرش تا پای جون, ستاره ی قشنگی بود ارومو نازو مهربون, ستاره شد عشق منو منم شدم عاشق اون, اما زیاد طول نکشید عشق منو ستاره جون, ابر اومد ستاره رو دزدید و برد نا مهربون, حالا شبا به یاد اون زول میزنم به اسمون, دلم میخ.اد داد بزنم این بود گلم قرارمون ؟ ![]() ![]() [ سه شنبه 88/6/17 ] [ 2:37 عصر ] [ میلاد ]
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |