جدید ترین های روز دنیا - عکس - شعر | ||
|
یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه لیلی نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود فارغ از جام و الستش کرده بود
گفت یا رب از چه خارم کرده ای بر صلیب عشق دارم کرده ای
خسته ام زین عشق دلخونم نکن منکه مجنونم تو مجنونم نکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم این تو و لیلی تو من نیستم
گفت ای دیوانه لیلایت منم در رگ پنهان و پیدایت منم
سالها با جور لیلی ساختی من کنارت بودم و نشناختی
[ چهارشنبه 89/8/19 ] [ 11:33 صبح ] [ ]
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |