جدید ترین های روز دنیا - عکس - شعر | ||
|
گفتم چقدر احساس تنهایی می کنم گفتی من نزدیکم گفتم تو همیشه نزدیکی ، من دورم ...کاش می شد به تو نزدیک شم گفتی و در دل خویش پروردگارت را بامدادان و شامگاهان با تضرع و ترس بی صدا بلند صدا کن و از غافلان نباش اعراف /205 گفتم این هم توفیق می خواهد گفتی مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید ؟! نور/22 گفتم معلومه که دوست دارم من رو ببخشی گفتی واز پروردگار خود آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید گفتم با این همه گناه ..آخه چی کار کنم؟! گفتی آیا ندانسته اید که فقط خداست که از بندگانش توبه می پذیرد گفتم دیگه روی توبه ندارم گفتی خدا عزیز است و دانا ، او آمرزنده ی گناهان و پذیرنده ی توبه است گفتم یعنی باز هم بیام؟ باز هم من رو می بخشی؟ گفتی و چه کسی جز خدا گناهان رو می بخشد؟ گفتم نمی دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم ! من رو آتش می زنه عاشق می شم...توبه می کنم گفتی خداوند توبه کاران و پاکیزگان را دوست دارد با خودم گفتم خداوند،خالق هستی با فرشتگانش به ما درود می فرسته تا ما آدم شیم!!! [ پنج شنبه 89/2/2 ] [ 9:4 عصر ] [ میلاد ]
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |