جدید ترین های روز دنیا - عکس - شعر | ||
|
سعی نکن متفاوت باشی..فقط خوب باش..خوب بودن به اندازه کافی متفاوت هست... [ چهارشنبه 90/4/29 ] [ 11:33 صبح ] [ میلاد ]
[ سه شنبه 90/4/28 ] [ 6:33 عصر ] [ میلاد ]
دو روزه با دختره رفیق شدی، میپرسه فامیلیت چیه؟ میگی میخوای چی کار؟ میگه میخوام ببینم به اسم بچه هامون که انتخاب کردم میاد یا نه! پسورد اینترنت وایرلسم رو عوض کردم، همسایمون زنگ زده میگه پسوردتو عوض کردی؟ میگم نه! میگه آخه قبلاً شماره موبایلت بود، الان هرچی میزنم کانکت نمیشم!! [ دوشنبه 90/4/27 ] [ 11:54 صبح ] [ میلاد ]
بازی های ایرانی، واژه ای که در این مدت به دفعات آن را شنیده ایم و شاید برای خیلی از بازیکنان ایرانی یادآور عنوان هایی باشد که از کیفیت چندان خوبی برخوردار نیستند. اما به هر حال صنعت بازیسازی داخل، هم اکنون در دوره ای قرار دارد که فعل خواستن را صرف می کند و بازیسازان داخلی با انگیزه قابل ملاحظه ای مسیر سخت بازیسازی در ایران را پشت سر می گذارند. اما موضوع اینجاست که همچنان بازی های ایرانی، برای تبدیل شدن به یک عنوان درجه یک جهانی، راه زیادی را پیش رو دارند. پس از اینکه در چند سال اخیر، سیل عظیمی از بازی های سوم-شخص ایرانی با سوژه های تاریخی راهی بازار شدند، اینبار نوبت به یکی از عنوان هایی رسیده که در نمایشگاه های داخلی، اسم و رسمی برای خودش پیدا کرد و بازیکنان زیادی از آن استقبال کردند. بازی میر مهنا قصد دارد تا جوانان ایرانی را به تجربه یک عنوان اول-شخص داخلی دعوت کند که در آن بازیکنان با مبارزات مردانی شجاع در زمان های دور آشنا می کند. عنوانی که باز هم نام اولین بازی ملی ایرانی را یدک می کشد و ما را همچنان در حسرت زیارت دومین بازی ملی گذاشته است! داستان هدف بازی در ابتدا، آزاد کردن حنانه از دست نیروهای بیگانه است، اما پس از اتفاقاتی که رخ می دهد، شبیر به یکی از مبارزان آزادی خواه و یکی از یاران نزدیک میر مهنا تبدیل می شود. نکته تعجب آور در روایت این داستان، اینست که علی رقم اینکه بازی به نام میر مهنا است، او نه تنها محوریت اصلی داستان نیست، بلکه اشارات خیلی کمی هم در حین بازی به او می شود. روند داستان، بازیکنان را با موضوعات دیگری درگیر نمی کند، چرا که مدت زمان کم بازی، این اجازه را نداده که اتفاق دیگری در بازی رخ بدهد یا بازی دارای داستان سرایی بهتری باشد. کاملاً مشخص است که داستان بیشتر حکم یک انگیزه برای شروع را دارد و رسیدن به هدف هایی که در همان ابتدای بازی به آن ها اشاره می شود، تنها چیزی است که این عنوان از بازیکنان می خواهد. بازی میر مهنا دارای سوژه خوبی است که بسیار سرسری و سطحی به آن پرداخته شده است. با توجه به این موضوع که سازندگان از منابع مختلفی مانند کتاب "بر جادههای آبی سرخ" الهام گرفته اند، می توانستند داستان بهتری انتخاب کنند و یا حداقل روند هیجان انگیزی را برای آن خلق کنند. البته درست است که داستان در سایر بازی های اول-شخص چندان پیچیده نیست و بیشتر با یک اتفاق ساده شروع می شود، اما در همان عنوان ها بازیکنان با قسمت های دیگری در خلال داستان روبرو می شوند که روند بازی را جذاب تر می کند. البته با توجه به مدت زمان کم بازی که چیزی نزدیک به دو ساعت و نیم است، داستان به راحتی فدا شده و بازیکنان را از یک روند هیجان انگیز محروم کرده است. اگر قرار است در یک بازی، قسمتی از تاریخ کشورمان روایت شود، نباید آنقدر سطحی به بخش داستان آن نگاه شود.
از طرف دیگر، طراحی شخصیت های بازی به جز برخی از شخصیت های اصلی، اصلاً خوب نیست و کیفیت بد، چندضلعی های (Polygon) به شدت پایین و نبود تنوع در مدل های آن ها باعث شده که این قسمت از ضعف های جدی ای برخوردار باشد. جلوه های ویژه بازی چندان شگفت انگیز نیستند، اما نیاز بازی را برطرف کرده است. طراحی سلاح ها در این عنوان در سطح خوبی قرار دارد، حتی انیمیشن هایی که برای حرکات سلاح ها درست شده، خوب و قابل قبول هستند. توجه به جزئیات، حداقل در طراحی سلاح ها و نحوه تیراندازی با آن ها از قسمت های خوبی است که در این بازی به چشم می خورد. موسیقی/صداگذاری در میر مهنا صحنه های زیادی وجود دارند که طبیعتاً باید صدای شخصیت های بازی به نسبت آن دارای هیجان و لحنی خاص باشد که این موضوع اصلاً در بازی رعایت نشده و دیالوگ ها ساده بیان می شوند. همچنین صداگذاری روی شخصیت های خارجی هم اصلاً خوب نیست. از دیگر قسمت های بد بازی، افکت های صوتی و دیالوگ هایی است که برای دشمنان طراحی شده و در طول بازی شنیده می شوند. اگر چشمتان را ببندید و فقط به صدای بازی توجه کنید، قطعاً فکر می کنید که قرار است بازی Call of Duty 2 یا Call of Duty: World at War را بازی کنید. صدای دشمنان بازی که همان نیروهای هلندی هستند، همان صدای سربازان نازی است که در بازی های نام برده شده، شنیده اید. هیچ تغییری در آن ها صورت نگرفته و به همان شکل در بازی میر مهنا شنیده می شوند. از طرف دیگر، نیروهای دشمن به چند زبان مختلف مانند انگلیسی، عربی و آلمانی (Dutch) که زبان خود هلندی ها هم هست، صحبت می کنند. نکته جالب اینجاست که در بازی World at War فرمانده نیروهای آمریکایی سرجوخه روباک (Sgt. Roebuck) نام داشت که کیفر ساترلند(Kiefer Sutherland) هنرپیشه معروف سریال 24 روی آن صداگذاری کرده بود. با در نظر گرفتن این موضوع، شما در طول بازی دیالوگ هایی با صدای سرجوخه روباک را می شنوید که می گوید”Aim and Fire” یا”Don’t Stop Shooting”! چرا باید ضعف صداگذاری بازی با استفاده از دیالوگ ها و صداهای حاضر و آماده عناوین معروف جبران شود که خیلی از بازیکنان داخلی آن ها را تجربه کرده اند؟ در کنار این موضوع، موسیقی پس زمینه بازی قرار دارد که به صورت جنوبی ساخته شده و قصد دارد فضای آن منطقه را در بازی به وجود بیاورند. اما نکته اینجاست که این موسیقی ها به صورت نه چندان خوبی در بازی پخش می شوند، به یکباره قطع می شوند و بدون مکث جایشان با موسیقی های دیگر تغییر می کند. نگاه خوبی به این قسمت نشده و سازندگان بسیار ساده از این بخش مهم بازی گذشته اند. گیم پلی بازی روند چندان سختی را پیش روی بازیکنان قرار نمی دهد و آن ها می توانند مراحل را به راحتی پشت سر بگذارند. کنترل بازی نیز مانند سایر عنوان های اول-شخص بازار است و با موس و کیبورد به خوبی می توان بازی را انجام داد. از مشکلاتی که در طول جریان بازی دیده می شود، میان پرده ها و صحنه های سینمایی ای است که در این عنوان به نمایش درمی آیند. این قسمت ها دارای کارگردانی خوبی نیستند و به شدت کلیشه ای هستند، چرا که مانند آن ها در اکثر بازی های خارجی دیده شده بود. همچنین استفاده از یک صحنه سینمایی در قسمت های مختلف بازی باعث شده که آن حس هیجان انگیز اولیه را هم از دست بدهد. حتی در سکانسی که بخشی از شخصیت های اصلی بازی می میرند، بازی اصلاً به صورت جالب و هیجان انگیز به نمایش درنمی آید. البته موسیقی و صداگذاری بد که به آن اشاره شد، از قسمت هایی است که به بخش های مختلف بازی لطمه وارد کرده است. موضوع دیگری که می توان به آن اشاره کرد، شروع نامشخص بازی و پایان بسیار بد آن است. بدون اینکه متوجه شوید، در اولین مرحله ای که پیش رو دارید، قسمت آموزشی را پشت سر می گذارید. همینطور در مرحله آخر در اوج مبارزه ها و زمانی که انتظارش را ندارید، بازی به پایان می رسد. عدم وجود قسمت های مناسب برای شروع و پایان این عنوان، یکی از نقاط ضعف بازی به شما می رود. نتیجه گیری [ یکشنبه 90/4/26 ] [ 1:7 عصر ] [ میلاد ]
یکی از بزرگترین عناوین Sony در E3 امسال، بازی Uncharted 3: Drake"s Deception بود که بار دیگر همانند نسخه قبلی، همه را با کیفیت بالای خود شوکه کرد. در E3 امسال نمایشی از بازی نشان داده شد که در یک کشتی اتفاق می افتاد. نمایش از جایی شروع می شود که نیتن (Nathan) روی عرشه یک کشتی طوفان زده است. در دور دست امواج مهیب و بزرگ، جوی خوفناک خلق کرده و تکان های شدید کشتی نوعی دلهره را به وجود می آورد. نمایش باران شگفت انگیز است و تأثیر مستقیمی بر محیط دارد و حتی روی زمین جاری هم می شود. یک استخر کوچک در کشتی وجود دارد که اگر به آن توجه کنید، مبنی بر تکان خوردن کشتی آب آن هم جابجا می شود و بار دیگر نشان می دهد که بازی چقدر در اجرای فیزیک آب موفق بوده است. نیتن به سالن اصلی کشتی می رود، جایی که دو لوستر بزرگ آویزان است. یک نگهبان کمی جلوتر در حال پست دادن است و نیتن به آرامی و مخفیانه به سنگر پشت نگهبان رفته و خیلی بی صدا و سریع گارد را از پا درمی آورد. انیمیشن های حرکتی نیتن واقعاً نفس گیر هستند. شما هیچ گاه به یک شکل تکراری راه نمی روید. بدن نیتن مدام در حال حرکت است، اطراف را نگاه می کند، خیلی متفاوت تر از قبل می پیچد و می دود. کمی جلوتر، یک نگهبان دیگر وجود دارد که نیتن خیلی آرام او را خفه می کند و طی یک انیمیشن زیبا، شاهد هستیم که او را بی صدا روی زمین می گذارد. از سمت راست عرشه کشتی، نیتن به داخل یک سری اتاق های به هم ریخته وارد می شود و چند نگهبان را به آرامی می کشد. نکته جالبی که در انیمیشن های نیتن می توان مشاهده کرد، رابطه برقرار کردن او با محیط است. اگر در حال راه رفتن، به یک دیوار نزدیک شوید، او دستش را به دیوار می کشد تا تعادلش را در تکان های شدید کشتی نگه دارد و یا دستش را به چهار چوب یک در می گیرد و به داخل می رود. داخل اتاق های به هم ریخته، نورپردازی فوق العاده بازی را مشاهده می کنیم که خیلی زیبا کار شده و کاملاً Dynamic عمل می کند و با تکان های کشتی می توانید تکان های منابع نور مثل لامپ و یا چراغ های رو میزی را مشاهده کنید. مخفی کاری بازی خیلی زیباتر و عمیق تر از قبل شده و نیمه اول این نمایش به این شکل پیش می رود. نیتن به پایین ترین بخش کشتی می رود و حالا وقت مشاهده پلتفرمینگ بازی است. نیتن از ستون های بلند و فلزی سعی دارد به سمت دیگر کشتی در بخش پایینی برود. اینجا انبار کشتی است و ناگهان نیتن متوجه می شود که هیچ راهی به خارج نیست و اینجا بن بست است. در حالیکه نیروهای دشمن او را محاصره می کنند، نیتن تسلیم می شود و فرمانده دشمنان با یک طناب در حال نزدیک شدن است، ولی نیتن سریع نارنجک فرمانده را از جیبش درمی آورد و با لگد به او ضربه می زند و نارنجک را پرت می کند. بر اثر انفجار نارنجک دیواره کشتی سوراخ می شود و آب به داخل می آید. حالا وقت تیراندازی به دشمنان است. با ورود آب به سمت راست، کشتی به آن سمت کج می شود و همه چیز در انبار، مثل ماشین ها و کانتینرها به آن سمت می روند و منفجر می شوند و با وزن خود بیشتر باعث اضافه شدن وزن به سمت راست بدنه می شوند. در حالیکه آب بیشتر می شود، نیتن باید در کنار کشتن دشمنان به فکر راه فرار هم باشد، اما دیگر دیر شده، چون کشتی به طور کامل به سمت راست واژگون می شود و او به زیر آب می رود. نیتن سر از آب بیرون می آورد و با بالا رفتن از بدنه واژگون باید سریع راه فرار را پیدا کند، و گرنه آب بالا آمده و او با کشتی غرق خواهد شد. بازی در کنار موسیقی هیجانی آن فوق العاده سینمایی شده و حال مسئله بر سر زنده ماندن از آب است و همین طور به سرعت باید به دنبال راه فرار و نفس کشیدن باشید. در حالیکه به نظر راه فراری پیدا شده و نیتن دری فلزی که آب از آن وارد می شود را می بندد، ناگهان دیوار پشتی او شکسته می شود و آب وارد راهرو می شود. در اینجا باید تا می توانید از سیل عظیم آب فرار کنید، ولی سرعت دیوانه وار آب بالاخره به نیتن می رسد و همینجا نمایش به پایان می رسد. پس از این دمو، صحنه های کوتاهی از بخش های مختلف بازی پخش می شود که ما به شما پیشنهاد می کنیم یک پارچه به دور فک خود ببندید، چون مسلماً پس از مشاهده این تریلر، فکتان به زمین سقوط خواهد کرد. Uncharted 3: Drake"s Deception همانند همیشه یک نمایش کاملاً سینمایی با گرافیکی خارق العاده نشان داد که در ماه نوامبر امسال قرار است برای PS3 عرضه شود. [ یکشنبه 90/4/26 ] [ 1:6 عصر ] [ میلاد ]
عنوان Bleach یکی دیگر از انیمه هایی است که طرفداران زیادی دارد و روند هیجان انگیز مبارزات آن، خیلی ها را به سمت خودش جذب کرده است. این انیمه جزو آن دسته ای قرار می گیرد که دنیای بسیار بزرگ و پر رمز و رازی را برای خودش خلق کرده که سوژه خوبی برای ساخت بازی، به دست بازیسازان می دهد. البته باید به این موضوع هم اشاره کرد که اکنون بازی های متعددی از روی این عنوان ساخته شده اند. بازی جدیدی که قرار است دنیای Bleach را روی کنسول PS3 به نمایش دربیاورد، عنوانی است به نام Bleach: Soul Resurrection که بازیکنان را در نقش شخصیت معروف آن یعنی ایچیگو (Ichigo) قرار می دهد. پس از پشت سر گذاشتن سال های زیاد و صدها قسمتی که در انیمه روایت شد، ایچیگو قدرت زیادی بدست آورده و به یک Soul Reaper بسیار قدرتمند تبدیل شده است. اکنون او و دوستانش آماده هستند که با ارانکارها (Arrancar) مبارزه کنند. او قدرت یک سامورایی را دارد و با داشتن یک شمشیر قدرتمند می تواند هیجان خاصی را در بازی جدیدی که پیش رو داریم به وجود بیاورد. خط داستانی این عنوان به صورتی طراحی شده که می توان بدون گوش کردن به صحبت های راوی، روند کلی بازی را فهمید. این نسخه از سری بازی های Bleach همانند بازی ناروتو (Naruto) بسیار شبیه به انیمه طراحی شده است. همه چیز در این عنوان رنگ و بوی انیمه را می دهد و باعث شده بازی و انیمه به خوبی در کنار یکدیگر قرار بگیرند و بازیکنان تفاوتی در آن ها حس نکنند. Soul Resurrection خودش را به ریشه این انیمه محبوب نزدیک کرده تا بازیکنان با فضای عالی ای روبرو باشند. منوهای بازی به صورت 3D طراحی شده اند که شخصیت های مختلف با حالت های متفاوت در آن ها دیده می شوند. پس از اینکه وارد زمین مبارزه شدید، شما با انیمیشن هایی مواجه خواهید شد که بازی را بیش از پیش به انیمه شبیه کرده اند. شخصیت ها با پرش های بسیار بلند در محیط بازی به پرواز درمی آیند و برای مبارزه با حریفشان به قسمت های مختلف می روند. شمشیرها رد انرژی از خود بجا می گذارند و ضربه های ترکیبی فوق العاده سریعی را می توان با آن ها اجرا کرد. بر اساس انیمه، اکثر افراد دارای قدرت هایی هستند که با شخصیت آن ها هماهنگی دارند و رفته رفته با همان خصوصیات قدرت های بیشتری بدست می آورند. زمانی که ایچیگو قدرت هایش را بدست آورد، شخصیت عجول و بی پروایش او را سریع به سمت جلو هدایت کرد. اوریو (Uryu) شخصیتی آرام دارد و ضربه های از راه دور خوبی می زند. چنین مسائلی دقیقاً در بازی هم وجود دارند و بازیکنان می توانند همان احساس همیشگی را با کنترل شخصیت مورد نظرشان داشته باشند. البته باید به این موضوع هم توجه کرد که روند مبارزه ها در انیمه بسیار ساده به نظر می رسند. در زمان مبارزه ها می توانید Ignition Attack را فعال کنید تا شخصیت بازی در یک Cutscene با حرکات شگفت انگیز هر چیزی که در سر راهش وجود داشته باشد را از بین ببرد. قابلیتی که شاید شما را به یاد Ultimate Jutsu در بازی های Naruto ساخته CyberConnect 2 بیندازد. سایر حرکاتی که در بازی دیده می شوند نیز بسیار جالب هستند. به طور مثال جاخالی دادن از حمله های دشمن، تنها یک حرکت ساده نیست و شخصیت بازی با انجام این کار، شما را به یاد یک قهرمان افلیج نمی اندازد! شخصیت های بازی با تله پرت های ناگهانی مسیر خود را تغییر می دهند. اوریو می تواند خیلی از ضربه ها را دفاع کند. اما دفاع او تنها به معنی درست کردن یک لایه دفاعی نیست. او شمشیر نور را دور انگشتانش می چرخاند و دشمنان را در حالت دفاعی از بین می برد. سبک Beat-‘Em-Up بازی، آن را شبیه به سری بازی های Dynasty Warriors کرده است. بازیکنان در Soul Resurrection محیط های بسیار بزرگی را پیش رو دارند و با تعداد زیادی از دشمنان مبارزه خواهند کرد. در زمانی که سری بازی های Dynasty Warriors از پس زمینه های نه چندان خوبی بهره می برند، در این نسخه از سری بازی های Bleach، پس زمینه ها بسیار خوب کار شده اند و با فضای بازی هماهنگی کاملی پیدا کرده اند. تصاویر پس زمینه بازی به صورتی طراحی شده اند که محیط ها بسیار بزرگ به نظر برسند و جزئیات خوبی که برای آن ها طراحی شده به این موضوع کمک زیادی کرده است. روند مبارزات Bleach: Soul Resurrection طوری است که در هر لحظه ارتقاء پیدا می کند. این عنوان شما را به مبارزه های هیجان انگیز انیمه وارد می کند و بازیکنان را از مبارزه ای به مبارزه دیگر می برد تا اینکه بازی به پایان برسد. تنها مشکلی که ممکن است برای خیلی از بازیکن ها در این سبک از بازی ها به وجود بیاید، سطح مهارت آن ها در بازی و روند تسلط بر مبارزه ها است، چرا که سیستم مبارزه در اینگونه بازی ها با سایر عنوان ها تفاوت زیادی دارد. به هر حال قسمت هایی که از این عنوان به نمایش درآمد، بسیار خوب بود و SCEI به خوبی توانسته المان های انیمه را به بازی اضافه کنند. این بازی در تاریخ 2 آگوست بصورت انحصاری برای کنسول PS3 راهی بازار خواهد شد. [ یکشنبه 90/4/26 ] [ 1:5 عصر ] [ میلاد ]
یکی از بزرگترین عناوین انحصاری Xbox 360 برای امسال، نسخه سوم Gears of War است که مسلماً امسال با استقبال پر شکوهی روبرو خواهد شد، چرا که پیش فروش بازی تا به حال خیره کننده بوده و از لحاظ کیفی هم Gears of War 3 واقعاً عنوانی ستودنی است. در E3 امسال نمایشی از بخش Co-Op بازی نشان داده شد که یکی از عملیات های جوخه دلتا را نشان می داد. مارکوس فنیکس (Marcus Fenix) و همرزمانش اینبار در نبردی حماسی تر و سرنوشت ساز قرار گرفته اند که هر لحظه ممکن است جان خود را در این مبارزه از دست بدهند. بخش دو نفره بازی توسط کلیف بلسزینسکی (Cliff Bleszinski) طراح ارشد بازی و خواننده معروف Ice-T نشان داده شد. در صحنه اول، یک اختاپوس بسیار بزرگ را می بینیم که از دریا سر درآورده و قصد غرق کردن کشتی ای که مارکوس در آن ایستاده را دارد. مارکوس با مشاهده این هیولا از طریق بیسیم خود از کول (Cole) می پرسد: "کول از اونجایی که تو هستی، می تونی این جونور رو بکشی؟" با جواب منفی کول، حال این وظیفه مارکوس و دام (Dam) است که این اختاپوس را از پا درآورند. مارکوس و دام روی عرشه، جایی که دقیقاً اختاپوس در حال نابود کردن آن است، هستند. یک سری جانور کوچک، ولی خطرناک وارد کشتی می شوند که باید در عین پیدا کردن راه فرار، این موجودات را از بین برد. اختاپوس با ضربه ای سنگین قسمت بزرگی از کناره عرشه را از بین می برد و مارکوس به دام می گوید: "خیلی خب، بیا قبل از اینکه دوباره برگرده بریم بالا." در همین حین کول با مارکوس تماس می گیرد و می گوید که آیا می تواند این جانور را به سمت جلوی کشتی بیاورد که در آنجا حسابش را برسند. مارکوس در جواب می گوید: "حیوونا عاشق من هستند." هدف بعدی حرکت رو به جلو است. اعضای جوخه دلتا با هم حرکت می کنند. اختاپوس با یکی از پاهای خود ضربه ای سنگین به روی کشتی می زند و حال باید جوخه دلتا به جایی بروند که دو اسلحه بسیار بزرگ که برای از بین بردن نیروهای هوایی است، برای نابود کردن اختاپوس استفاده کنند. این اسلحه ها در حقیقت ربات های بزرگی هستند که با وارد شدن به آن می توان کنترل آن ها را در دست گرفت. دو تن از اعضای جوخه وارد این ربات ها می شوند و مارکوس و دام پیاده همراه آن ها حرکت می کنند. اینبار اختاپوس با دهان خود به بدنه عرشه حمله می کند. طریقه نابود کردن او شلیک به چشمانش است. با نابود شدن یک چشم، نوبت به چشم دوم می رسد. هیولا به پایین پرت می شود، ولی بدین معنی نیست که کارش تمام شده است. حال نیروهای پیاده دشمن از لبه عرشه وارد می شوند و شروع به تیراندازی می کنند. دام می گوید: "فکر می کنی دوباره بیاد بالا؟" مارکوس جواب می دهد: "احتمالاً سری دوم گرفتیمش." مارکوس درست می گوید، چون در همین لحظه اختاپوس بالا می آید. نکته جالب اینجاست که تقریباً می توان پشت هر چیزی در این بازی سنگر گرفت. حتی می توانید پشت ربات های متحرک هم سنگر گرفته و شلیک کنید. مبارزه بی فایده است، چون اختاپوس مدام در حال حرکت کردن است. کول نقشه ای دیگر دارد. یک کانتینر بزرگ، حاوی موجوداتی که قابلیت انفجار دارند، درست در بالای عرشه و بالای سر اختاپوس قرار دارد. مارکوس و هم تیمی هایش به سرعت فرار می کنند تا کول از بالا این کانتینر را رها کند. نقشه عملی می شود و باران آتش بر سر هیولا می بارد. موج انفجار به قدری شدید است که مارکوس و دام سریع حرکت می کنند و از عرشه به پایین می پرند. دموی بازی در همینجا به پایان می رسد و ما نمایشی هیجانی و پر زد و خورد را از بازی مشاهده می کنیم. Gears of War 3 همانند قدیم، گیم پلی دوست داشتنی خود را نگه داشته و آن را خیلی وسعت داده است. مبارزات خیلی بزرگتر و شلوغ تر هستند و گرافیک بازی هم خیره کننده است. جزئیات بافت ها، طراحی شخصیت ها و سایه ها بی نظیر کار شده اند و Gears of War 3 را می توان به جرأت بهترین برداشت از موتور Unreal Engine 3 دانست که البته نسخه ارتقاء یافته این موتور است که Epic آن را بهینه کرده است. Gears of War 3 آخرین نسخه از سه گانه این بازی است و داستان بازی را پایان می دهد، پس منتظر یک عنوان دست اول در ماه سپتامبر امسال برای Xbox 360 باشید. [ یکشنبه 90/4/26 ] [ 1:3 عصر ] [ میلاد ]
17 سال از زندگی پسر جوانی می گذرد که سال ها به خاطر زخم صاعقه مانندش به یکی از مشهورترین اشخاص دنیای جادوگری تبدیل شده است. هری پاتر (Harry Potter) جوانی است که سختی، درد و رنج را به خوبی می شناسد و با تلاش و پشتکار زیاد توانسته موانع بسیاری را از پیش رو بردارد. پدر و مادرش و بسیاری از اقوام نزدیکش در تاریکترین دوران از تاریخ جادوگری، کشته شده اند. بدترین جادوگر زمان که پس از قتل والدینش در کشتن او عاجز ماند، هم اکنون آماده است تا در تکرار دوباره تاریخ، مسبب شکست هایش را از بین ببرد. اما اینبار هری پاتر و تمام دنیای جادوگری با تمام قوا سعی دارند تا با کشتن ارباب تاریکی، او را به سزای اعمالش برسانند. با داشتن چنین پیش زمینه ای و جدا از اینکه اکثر بازیکنان دنیای بازی های کامپیوتری با نام هری پاتر آشنا هستند، به سراغ آخرین بازی و آخرین نبرد این جادوگر جوان با لرد ولدمورت (Lord Voldemort) می رویم. بازی ای که مانند سال های گذشته با توجه به اکران قسمت دوم فیلم از کتاب آخر هری پاتر و یادگاران مرگ، راهی بازار شده است. فیلمی که در همان اولین روزهای اکران، بسیاری از رکوردهای سینمایی را شکست! داستان
از این رو، به دنبال نابود کردن یکی دیگر از آن ها به بانک جادوگرها، گرینگوتز (Gringotts) می روند. پس از پیدا کردن جان پیچ و پشت سر گذاشتن اتفاقات مختلف با کمک اژدهایی که از صندوق های سری بانک محافظت می کند، از آنجا فرار می کنند. پس از این اتفاقات هری برای نابود کردن یکی دیگر از جان پیچ ها به هاگوارتز (Hogwarts) می رود و از آنجاست که روند اصلی بازی مشخص می شود. بر خلاف نسخه قبل، داستان بازی دوباره در مدرسه هاگوارتز روایت می شود. جایی که در این سال ها حکم خانه را برای هری داشته است. هری با آگاهی از این موضوع که ممکن است در هاگوارتز کشته شود، پا به این مکان می گذارد. با توجه به این موضوع که بازی دقیقاً از روی فیلم ساخته شده و قصد دارد صحنه های جذاب آن را در قالب بازی پیش روی بازیکنان قرار دهد، داستان و اکثر اتفاقات رخ داده در کتاب اصلی و همچنین فیلم، بسیار سریع پیش می روند. داستان بازی، اتفاقات کلی را روایت می کند و از این رو بازیکنان با مشکلات داستانی روبرو نیستند. اما روند بسیار سریع بازی باعث شده که این عنوان نتواند عمق داستان و اتفاقات رخ داده را به صورت خوبی روایت کند. البته روایت داستان در فیلم بسیار خوب صورت گرفته و این بازی است که نتوانسته در این کار موفق باشد. شاید اگر بازیسازان کمی به روایت داستانی کتاب، توجه می کردند و تنها اتفاقات فیلم را در بازی کپی نمی کردند، روند داستانی بازی بسیار هیجان انگیز می شد. گرافیک
محیط های بازی از تنوع و وسعت خوبی برخوردار هستند و بازیکنان می توانند قسمت هایی از دنیای جادویی هری پاتر را مشاهده کنند که در نسخه های قبلی ندیده اند. طراحی شخصیت های بازی از دیگر قسمت های قابل توجه آن است. سازندگان سعی کرده اند که شخصیت های بازی را همانند هنرپیشه های فیلم طراحی کنند و در این کار نیز تا حدودی موفق بوده اند. در طراحی آن ها، مشکلاتی دیده می شود که باعث شده شخصیت های بازی با هنرپیشه های فیلم تفاوت های زیادی داشته باشند. طراحی انیمیشن هایی که روی شخصیت های بازی دیده می شوند، خوب نیست. این مورد در انیمیشن های راه رفتن و دویدن شخصیت های بازی به خوبی دیده می شود. افت فریم در قسمت های مختلف و بی کیفیت بودن تصاویری که در محیط های دور بازی قرار گرفته اند، از دیگر مشکلاتی هستند که این عنوان با آن ها مواجه است. موسیقی/صداگذاری
موسیقی ها در صحنه های مختلف، فضای بازی را دگرگون می کنند و بازیکنان می توانند به خوبی با آن ارتباط برقرار کنند. از طرف دیگر، صداگذاری روی شخصیت های بازی نیز دارای مشکلات مختلفی است. برای صداگذاری روی شخصیت های اصلی، از صدای هنرپیشه ها استفاده شده، اما در صداگذاری روی سایر شخصیت های بازی که همانند شخصیت های اصلی از محبوبیت زیادی برخوردارند، از صدای هنرپیشه آن ها استفاده نشده است. همین موضوع باعث شده که بازیکنان احساس کنند که شخصیت دیگری پیش روی آن ها قرار دارد و با شخصیتی بازی می کنند که برای اولین بار در بازی دیده می شود. دیالوگ های بازی از دیگر ضعف های آن به شمار می رود. اکثر دیالوگ ها دقیقاً همان هایی هستند که در فیلم گفته می شوند و از هیجان لازم هم برخوردار نیستند. کمبود دیالوگ ها نیز از مشکلات دیگر به حساب می آید. در طول بازی، با تکرار شدید دیالوگ ها روبرو هستیم. گیم پلی
هر دکمه در بازی می تواند دو نوع جادوی مختلف را اجرا کند. به طور مثال، با زدن دکمه B (در نسخه X360) یک جادو اجرا می شود و با زدن دوبار پشت سر هم همان دکمه، یک جادوی دیگر اجرا می شود. گیم پلی بازی تنها شامل مبارزه با دشمنان نمی شود. در برخی موارد هم باید از دست آن ها فرار کرد. وجود چنین قسمت هایی باعث شده که بازی روند یکنواختی نداشته باشد. البته این موضوع نیز به دفعات در بازی تکرار می شود و خیلی از قسمت های بازی دیگر آن هیجان اولیه را ندارند. در این عنوان می توانید کنترل شخصیت های زیادی را بدست بگیرید که در نسخه های قبلی سری بازی های هری پاتر تنها در بازی حضور داشتند و قابل بازی نبودند. همچنین در نسخه Xbox 360 این عنوان دیگر خبری از کنترلر Kinect نیست و اینبار سازندگان به سراغ کنترلر Move در نسخه PS3 رفته اند. کنترلری که می توان تنها در Mini Gameهای بازی از آن استفاده کرد. گیم پلی قابل قبول این نسخه از معدود قسمت های خوب بازی است و توانسته هیجان خوبی به آن ببخشد. نتیجه گیری
[ یکشنبه 90/4/26 ] [ 1:2 عصر ] [ میلاد ]
[ دوشنبه 90/4/20 ] [ 12:22 عصر ] [ میلاد ]
عرضه جهانی “درت ? ” از ?? ماه می آغاز خواهد شد .این بازی برای کنسول های ایPC ، ??? و PS3 ارائه میشود. [ دوشنبه 90/4/20 ] [ 12:7 عصر ] [ میلاد ]
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |