جدید ترین های روز دنیا - عکس - شعر | ||
|
توصیه پلیس به والدین برای پیشگیری از انحراف جوانان 1 – زمینه بسیاری از انحرافات اخلاقی و اجتماعی در نوجوانان، از طریق تماشای فیلم های غیراخلاقی و محرک در خانواده به وجود می آید.
2 – جوانان و نوجوانانی که توانایی «نه گفتن» به پیشنهادهای غیراخلاقی را دارند، از آلوده شدن به انحرافات اجتماعی مصون می مانند.
3 – نوجوان ما باید تحمل شنیدن « نه » را در ارتباط های فردی و اجتماعی خود داشته باشد. همان طور که « نه گفتن » را از کودکی به فرزندانمان می آموزیم، اجازه دهیم « نه شنیدن » را نیز به خوبی تجربه کنند.
4 – نوجوان ما بیشتر به سرمشق نیازمند است تا عیب جویی.
5 – جوانانی که در دوره کودکی یا نوجوانی، قربانی خشونت شده اند، بیشتر احتمال دارد که رفتارهای خشونت بار، از خود بروز دهند.
6 – جوانی که احساس می کند مدام از او خرده می گیرند و مورد آزار و تمسخر قرار می گیرد، در آغاز دچار کناره گیری اجتماعی می شود و سپس می کوشد از طریق پرخاشگری و سرکشی واکنش نشان دهد.
7 – کسانی که محبت کافی از والدین خود دریافت نکرده و در معرض خشونت قرار داشته اند، مستعدترین افراد برای بروز رفتارهای پرخطر هستند.
8 – تاثیر منفی کنترل بیش از حد فرزندان، کمتر از کنترل و نظارت نکردن بر آنان نیست.
9 – برای مصون ماندن فرزندان خود از آسیب های اجتماعی، مهارت رفتار قاطعانه را به آنان بیاموزیم.
10 – در انتخاب دوستان شایسته به فرزندان خود کمک کنیم.
11 – افراط در ملامت و سرزنش، آتش لجبازی و سرکشی را شعله ور می سازد.
12 – برای انتقاد کردن از نوجوانان باید ابتدا به دنبال یک نکته مثبت برای تعریف و تمجید باشیم، چرا که انتقاد به تنهایی باعث بیگانه شدن نوجوان با والدین می شود. [ دوشنبه 91/12/21 ] [ 11:55 صبح ] [ میلاد ]
ازدواج موفق
برای رسیدن به یک ازدواج موفق، شاخصه و مولفههایی وجود دارد که ضریب موفقیت ازدواج را بالامیبرد. هر فرد بالغی قبل از ازدواج، باید معیارهایی را در ذهن خود داشته باشد و سپس با معیار و ملاکهایش، طرف مقابل را انتخاب کند؛ چرا که این ملاک و معیارها، اساس و پایه زندگی مشترک را تشکیل میدهند.
متخصصان در این باب فاکتورهای زیادی را برای ازدواج موفق پیشنهاد میکنند که مهمترین آنها چنین مواردی است: افراد قبل از ازدواج، مستقل و پخته باشند، هر دو نفر به همان اندازه که دیگری را دوست دارند، خودشان را هم دوست داشته باشند، هر دو نفر بتوانند همانطور که از با هم بودن لذت میبرند، از تنها بودن نیز لذت برند و از لحاظ اقتصادی و شغلی ثبات داشته باشند تا دلمشغولی و استرسها برایشان دردسرساز نباشد، هر دو نفر به خودپنداری رسیده باشند و نظرات و خواستههایشان را قاطعانه بیان کنند و خواستههای طرف مقابلشان را نیز برآورده سازند.
ازدواج می تواند هندوانه سر بسته نباشد. میتوان گفت تا حدودی از طریق مشاورههای قبل از ازدواج، آینده یک پیوند زناشویی قابل پیشبینی است
آیا مشاوره ضروری است؟
ازدواج می تواند هندوانه سر بسته نباشد. میتوان گفت تا حدودی از طریق مشاورههای قبل از ازدواج، آینده یک پیوند زناشویی قابل پیشبینی است. در مشاورههای قبل از ازدواج یکسری تستها و آزمونهای شخصیتی وجود دارد که هر دو طرف باید بهطور جداگانه به تستها پاسخ دهند و سپس در یک جلسه با حضور یکدیگر در مورد سوالاتی که اختلاف نظر دارند، صحبت کنند و اگر تعداد سوالاتی که اختلافنظر آنها زیاد باشد، مسلما ریسک این ازدواج بالاست و بهتر است درباره آن دقت بیشتری شود.
اصول ازدواج موفق
برای موفقیت یک ازدواج، چندین مولفه را میتوان برشمرد.
1- خودشناسی: مهمترین مولفه در این زمینه این است که فرد خودش را خوب بشناسد با آرمانها، ارزشها و اهدافش آشنا باشد و بداندکه از نظر هیجانی در چه مرحلهای است مثلا آیا بیشتر خشم را تجربه میکند یا غم و... اینکه چقدر روی افکار و احساساتش مدیریت دارد و نیازهایش را میشناسد.
2- پیشنویس و طرحواره: منظور از پیشنویس آن است که هر فردی در دوران کودکی خود دارای یک پیشنویس و نمایشنامهای بوده و با آن آشنایی دارد. شناخت پیشنویس در رفتار متقابل بسیار مطرح است و درواقع شامل ایده و نقشه راه یک فرد می شود. اما طرحواره که از نظریه شناختدرمانی گرفته شده، الگوهایی هستند که روی زندگی ما تاثیر میگذارند. مثلا ممکن است شخصی دارای طرحواره طرد باشد و دایما فکر کند که آدمهای مهم زندگیاش وی را طرد و ترک خواهند کرد و بهطور ناخودآگاه ممکن است که کسانی را جذب کند که در آینده وی را ترک کنند یا اینکه شخص از ترس طرد شدن به طرحواره خود بچسبد و دست به رفتارهای جبرانی بزند. این طرحوارهها خیلی بهصورت پنهانی هستند و در کلاسهای خودشناسی افراد با آنها آشنا میشوند.
تشابه و تفاوت شخصیتی لازم است اما نمیتوان به صرف آنکه فرد کاملا شبیه من است یا کاملا با من متفاوت است تن به ازدواج بدهیم. بهعنوان مثال شخصی که کاملا برونگراست اگر همسری داشته باشد که درونگرا باشد قطعا در زندگی به مشکل برمیخورد
3- آشنایی با مهارتهای ارتباطی: این مهارتها شامل گوش دادن فعال (همدلی)، پذیرش واقعیتهای مثبت، منفی، خنثی، پذیرش تفاوت آدمها یعنی به تعداد موجود در روی زمین، تفاوت نگرش، باورها، عقاید و ارزشهاست؛ مهارت بیان احساسات، مهارت ابراز وجود، مهارت حل مساله، تفاهم و مذاکره، اینکه فرد لازم است که بداند در یک جاهایی باید مصالحه کند و کوتاه بیاید، و در نهایت مهارت تلاش و نگهداری از رابطه و دانه عشق. اینکه در طول زندگی از عشق مراقبت و نگهداری کند.
دیگر مولفههایی را که میتوان در درجه دوم قرارداد که شامل سن و سال، تشابه فرهنگی، سنخیتهای عقیدتی، اقتصادی است. اما اولویتها با مواردی است که در بالا ذکر شد.
نفش تشابه شخصیتی در ازدواج موفق
تشابه و تفاوت شخصیتی لازم است اما نمیتوان به صرف آنکه فرد کاملا شبیه من است یا کاملا با من متفاوت است تن به ازدواج بدهیم. بهعنوان مثال شخصی که کاملا برونگراست اگر همسری داشته باشد که درونگرا باشد قطعا در زندگی به مشکل برمیخورد. در پایان به یاد داشته باشید احترام متقابل به یکدیگر، نگرش مثبت به همسر، توجه کافی به نیازهای طرف مقابل، آشنایی با مهارتهای ارتباطی، مهارتهای فرزندپروری اصولی هستند که یک ازدواج را ماندگار و شاد و موفق می کنند.
[ دوشنبه 91/1/21 ] [ 3:10 عصر ] [ میلاد ]
[ شنبه 90/5/29 ] [ 1:1 عصر ] [ میلاد ]
[ دوشنبه 90/5/24 ] [ 1:40 عصر ] [ میلاد ]
وقتی همه چیز به آن طور که میخواهیم پیش میرود ما هم با حداکثر توانمان تلاش میکنیم. اما بعد از اینکه سر و کله مشکلات بزرگ و کوچک پیدا میشود ناامید شده و دست از تلاش کردن بر میداریم، با وجود اینکه توان انجام آن را داریم. - میمونهایی که «ترسیدن» را یاد گرفتند: میمونهایی که از مار نمیترسیدند را در کنار مارها قرار دادند. در همین حین صداهای بلند و وحشتناکی هم از بلندگوها پخش کردند. با این کار میمونهایی که از مارها نمیترسیدند «یاد گرفتند» که از مار بترسند. نتیجه عجیب تر این آزمایش این بود که حتی میمونهای دیگری که هم که از مارها نمیترسیدند با دیدن ترس سایر میمونها آنها هم از مارها ترسیدند. نتیجه: ما از بعضی از چیزها میترسیم، چون آنها را با چیزهای دیگری در ذهنمان به یکدیگر مرتبط میکنیم. مثلآ یک کودک بعد از شنیدن صدای ترسناک محکم بسته شدن درب در تاریکی از تاریکی خواهد ترسید. - قورباغههایی که زنده زنده آب پز شدند: چند قورباغه را در ظرفی پر از آب جوش انداختند، آنها خیلی سریع از آب جوش به بیرون پریدند و خودشان را نجات دادند. وقتی همین قورباغهها را در ظرف آب سرد قرار دادند و آرام آرام آب را به جوش رساندند همه آنها در آب جوش کشته شدند چون نتوانستند عکس العملی به همان سرعت نشان دهند. نتیجه: ما میتوانیم تغییرات ناگهانی را بفهمیم و متقابلا عکسالعمل نشان دهیم اما وقتی این تغییرات در درازمدت انجام میشوند وقتی متوجه میشویم که دیگر خیلی دیر است. یادمان باشد، نه عادتهای بد یک شبه وجود کسی را فرا میگیرد و نه کسی یک شبه فرد دیگری میشود، همه چیز پله پله انجام میشود. مهم این است که گرم شدن آب را احساس کنید. - موشهای شناگری که غرق شدند: این بار تعدادی موشهای صحرایی که بعضی آنها میتوانند 80 ساعت مداوم شنا کنند آماده شدند. محققان قبل از اینکه آنها را در آب بیاندازند با کلک این باور غلط را در موشها به وجود آوردند که آنها گیر افتاده اند. خیلی از موشها تنها پس از چند دقیقه بعد از شنا کردن غرق شدند. نه چون نمیتوانستند شنا کنند، بلکه چون فکر میکردند گیر کرده اند ناامید شده و دست از شنا کردن برداشتند و غرق شدند. نتیجه: وقتی همه چیز به آن طور که میخواهیم پیش میرود ما هم با حداکثر توان مان تلاش میکنیم. اما بعد از اینکه سر و کله مشکلات بزرگ و کوچک پیدا میشود ناامید شده و دست از تلاش کردن بر میداریم، با وجود اینکه توان انجام آن را داریم. - سگهایی که یاد گرفتند تلاش نکنند: تعدادی سگ در اتاقی قرار گرفتند که زمین آن میتوانست شوک الکتریکی خفیفی به سگها وارد کند. دکمه ای روی دیوار اتاق بود که با فشرده شدن جریان را قطع میکرد. وقتی شوک وارد شد سگها بالا و پایین پریدند تا بالاخره یکی از سگها دکمه را زد و جریان قطع شد. سگها یاد گرفتند با زدن آن دکمه آن شوک ناخوشایند قطع میشود. روی نصف گروه اول سگها همین آزمایش دوباره تکرار شد اما این بار دراتاق دیگری که دکمه ای الکی داشت و با زدن آن هیچ اتفاقی نمیافتاد و جریان همچنان ادامه داشت. بعد از این مراحل سگهایی که در اتاق دوم بودند به اتاق اول (با کلید سالم) بازگردانده شدند و آزمایش تکرار شد. این بار هیچ کدام شان حتی سعی نکردند که دکمه را فشار دهند. نتیجه: هیچ کس با نامیدی به دنیا نمیآید، بلکه ما بعد از اینکه چند بار شکست میخوریم «شکست خوردن» را یاد میگیریم و حتی به خودمان زحمت تلاش کردن نمیدهیم. اگر به مشکلی برخورده اید، مهم نیست دفعه چندم است که زمین خورده اید، باز هم بلند شوید و برای حل آن تلاش کنید. ممکن است کلید سالم باشد، فقط فشارش دهید! [ پنج شنبه 89/2/30 ] [ 10:7 صبح ] [ میلاد ]
آیا دوست دارید شاد باشید؟ یا از اینکه با وجود زندگی خوبی که دارید ناراحتید، درمانده اید؟ اگر همین طور اجازه دهید افکار خراب و موجی از انتقادها بروی شما بریزد، به مرور زمان با وجود انرژی های منفی درونیتان، تبدیل به فردی افسرده و مضطرب می شوید. در این مقاله با روشهای کاملاً آسان می توانید بدون اتلاف وقت، لبخند را همواره بر لب خود هدیه کنید. در واقع این تنها به افکارتان بستگی دارد. 50% دلایل ناراحتی شما به دلایل ذاتیست که از فطرت ما سرچشمه می گیرد که به اصطلاح به آنان "نقاط تعادل" گفته می شود، 10% به عوامل بیرونی زندگی و 40% تنها به خود ارادی ما بستگی دارد، اینکه چطور با وقایع زندگی برخورد کنیم، از پس استرس ها بر بیاییم و از وقت و نیروی خود نهایت بهره را ببریم. "کاترلین بیرندورف" در کتاب خود به نام "آوای نه اتاق شادی" می گوید: "در حقیقت این خود ما هستیم که با تمرکز به همان شادی کمی هم که داریم، می توانیم آن را افزون کنیم و از روحیه ای شاد برخوردار شویم"، هر فردی با تغییر نگرش نسبت به محیط پیرامون خود، می تواند ضمن افزایش امواج مثبت، (همچون، سفر، اعمال فعالیتهای مورد علاقه، ...)، ناخودآگاه از شادی ناشی از آنها خرسند خواهد شد. در واقع این طور فرض کنید که هر مکان در هر زمانی از زندگی روزانه شما می تواند به نوعی برای شما یک تفریح است، بطور مثال، تختخواب در اتاق خواب، دفتر کار به عنوان راهی برای پول درآوردن و لذّت خرج کردن، اتاق پذیرایی به عنوان خاطرات و جایگاه جمع شدن دوستان در کنار هم یا هر چیز با ارزش دیگری مثل سلامتی، امنیت مالی و ...می تواند باعث خوشحالی شما باشند، شما می توانید برای تثبیت این وضعیت از چهار عملکرد زیر پیروی کنید: 1- فداکاری بیش از حدّ، موجب دردسر است! درست است که باید به فکر دیگران بود و فداکاری کرد، امّا در زندگی سعی کنید ابتدا به خود و روحیاّتتان توجه کنید، برای مثال به هنگام وضعیت اضطراری در پرواز، اگر قرار باشد از ماسک اکسیژن استفاده کنید، مطمئناً منطق حکم می کند برای فرد کناری خود فداکاری نکنید و ماسک را برای خودتان استفاده کنید، این خودخواهی نیست بلکه رهایی از مرگ است. شاید خیلی افراد را دیده اید که دائماً در حال کمک به دیگران هستند، بطور مثال، وظایف همسر، فرزند، همکار و ... را به تنهایی انجام می دهند، با نگاهی به آنها می بینید که دیگر حتّی لحظه ای برای فکر کردن به علائق شخصی خود ندارند و انرژی خود را تماماً در اختیار دیگران قرار داده اند. از همین امروز تصمیم بگیرید محدودیت های شاد بودن خود را بردارید و به سلامت روحی خود بیشتر اهمیّت دهید، بعد از شام پیاده روی کنید، صبح قبل از کار به ورزشهایی همچون شنا بپردازید، در واقع دست به کارهای جدیدی بزنید تا نیروی تحلیلی خود را دوباره باز یابید. به این فکر کنید که خود نوعی شما قوی ترین فرد برای کمک به این وضعیت نابسامانتان است. 2- امروز را از دست ندهید و از همین لحظه ی حال لذّت ببرید کودکی خود را بیاد آورید، وقتی والدینتان شما را به پارک می بردند، راحت گوشه ای می نشستند و شما با خیال راحت با بچّه های دیگر بازی می کردید و چه صبورانه شما را نگاه می کردند، امّا امروزه اگر وقت کنید و کودک خود را به پارک ببرید، تمام مدّت این جمله از دهانتان شنیده می شود، "زودباشید، بازی بس است، دیر شد!" سعی کنید با آنها هم بازی شوید، با این کار لحظات خوش کودکی دوباره در ذهنتان پدیدار می شود و ناخودآگاه از این حالات لذّت می برید. 3- درد خود را بشناسید! هر چیزی در این دنیا دارای انرژی محدود است، از وسایل مصنوعی همچون تلفن گرفته باید شارژ شوند چه برسد به شما که انسانید، سعی کنید وقتی برای تنهایی خود قائل شوید، در این لحظات تمامی خاطرات بد و انرژی منفی را از خود دور کنید، لطفاً بهانه تراشی نکنید، مشغولیتهایی چون کار، بچّه داری و ... همگی بهانه است، این کار تنها فرصتی کمی از وقت شما را می گیرد. برای این تخلیه انرژی منفی و بازیافت سلامت روحی، حتماً لازم نیست در جزیره ای زیر یک درخت نخل بخوابید! در هر جایی کافیست لحظاتی چشمان خود را بسته و تنها باشید. با شناخت روحیّات خود، سعی کنید بفهمید چه کاری بیشتر شما را خوشحال می کند، شنا، پیاده روی، کافی شاپ، صرف یک قهوه در خانه یا محیط کار، کمک به دیگران، صحبت با همکار، دوست، همسر....با این کار می بینید که برای اینکه شاد باشید، حتماً لازم نیست دست به کارهای خارق العاده ای بزنید. 4- درگیریها خیلی هم بد نیستند! در حین سختیهاست که هر آدمی پخته می شود، برای مثال برای شروع و اتمام یک پروژه ی کاری، با همفکری و گذراندن موانع حین کار با کمک همکاران، لذّت پیروزی و موفقیّت را تجربه می کنید. وقتی چیزی وفق مراد شما نباشد، مجبورید برای نیل به آن هدف چه کاری و چه در زندگی، نقاط مشترک روحیّات خود را با آن مشکل سازگار کنید، این خود یک موفقیّت است. در مسائل زناشویی به جای دعوا و درگیری، از طرف مقابل بخواهید برای یکدیگر زمانی را گذاشته تا با خونسردی مشکلات را باز کرده و بدون اینکه به جسم و روح همدیگر لطمه ای وارد کنید، راه حلّی اساسی بیابید. همواره با دوستان و افراد در ارتباط باشید، مطالعات حاکی از آن است که تنها راه حلّ مشکلات روابط اجتماعی، افزایش این روابط است چه کاری و چه خانوادگی، مسلماً در این روابط همیشه ناسازگاری هایی هم وجود دارد که با روش قبل سعی کنید با صحبت و معاشرت بیشتر بر این درگیری ها پیروز شوید. فراموش نکنید مشکلات بخشی از زندگی شماست. [ چهارشنبه 89/2/29 ] [ 10:22 صبح ] [ میلاد ]
نتایج یک تحقیق نشان میدهد مردان بیش از زنان دروغ میگویند و کمتر از آنها احساس گناه میکنند. در اما به نظر میرسد که زنان از مردان صادقتر هستند به طوری که تعداد دروغهای آنها در سال 728 یا دو بار در روز است. در این تحقیقات مشخص شد مادران بیشتر از دیگر اعضای خانواده دروغ میشنوند. 25 درصد از مردان اقرار کردند که به مادر خود دروغ گفته اند، این در حالی است که این عدد در زنان نزدیک به 20 درصد است. در عوض فقط 10 درصد از افرادی که در این تحقیق شرکت داشتند اعلام کردند که ممکن است به همسر خود دروغ بگویند. در زنان سه چهارم افرادی که در این تحقیقات شرکت داشتند اعلام کردند دروغ گفتن برای جلوگیری از ناراحت شدن یک فرد میتواند قابل قبول باشد. 55 درصد از بریتانیاییها فکر میکنند با این که زنان کمتر دروغ میگویند اما آنها دروغگویان بهتری نسبت به مردان هستند.
چند دروغ معمول مردان: هیچی نسیت،من خوبم. آنقدرها هم گران نبود. من تو راهم. من تو ترافیک گیر کردم. ببخشید ، من نتونستم جواب تلفنت را بدم. لاغر شدی. این همان چیزی است که من میخواستم. چند دروغ معول زنان: هیچی نیست ، من خوبم. من نمیدونم کجاست.حتی دست هم بهش نزدم. خیلی هم گران نبود. سرم درد میکند. من تو راهم. نه ، من آن را دور نینداختم. این همان چیزی است که من همیشه میخواستم. [ چهارشنبه 89/2/29 ] [ 10:13 صبح ] [ میلاد ]
رابطه ای همراه با احساسات عاشقانه ، گذراندن زمانهایی همراه با آرامش با همسرتان یا نامزدتان ، همه اینها از آن شما خواهد بود ؛چه مجرد هستید چه متاهل ! به هر حال می توانید از این شیوه ها برای بهبود و اصلاح تمامی جنبه های زندگی تان استفاده کنید ؛ متخصص فنگ شوی "الن وایتهارست" در این مقاله با ما همراه خواهد بود اگر می خواهید مرد ایده آل تان را به سمت خود جذب کنید طبق قوانین فنگ شوی ، هر چه شما بیشتر و واضح تر به فرد ایده آل تان فکر کنید ، کائنات آن فرد را آسان تر به زندگی شما هدایت خواهد کرد. با یک خودکار قرمز روی یک کاغذ سفید ، لیست تمامی مشخصاتی که دوست دارید فرد مورد نظرتان دارا باشد را بنویسید. آیا دوست دارید آن فرد مردی جذاب باشد یا ترجیح می دهید مرد مورد نظرتان یک ماجراجوی زیرک باشد؟ آیا دوست دارید آن فرد بعد از ظهرها بیکار باشد تا بتوانید با هم به گردش و سینما بروید یا ترجیح می دهید مرد زندگی تان ، فردی پرمشغله و موفق باشد؟ هر چه در ذهن دارید را روی کاغذ بیاورید. آن را داخل یک جعبه نقره ای گذاشته و جعبه را در جایی از اتاق تان قرار دهید که بتوانید بسادگی آن را مشاهده کنید ؛ بگذارید 49 روز جعبه در اتاق تان باشد. زندگی شما زودتر از آن که فکرش را بکنید تغییر خواهد کرد! اگر بعد از یک بحران روحی و احساسی می خواهید قلب شکسته تان را ترمیم ببخشید این قانون را بکار ببرید: روغن مرکبات معمولا دارای خاصیتی است که برای ترمیم آسیب های روحی بسیار مفید می باشد. این روغن به شما کمک می کند که صبر و آرامشی که در آن موقعیت حساس روحی نیاز دارید را بدست آورید. این روغن به هورمون های آرامش بخش شما کمک می کند تا بیشتر از قبل ترشح کنند. 10 قطره روغن مرکبات(پرتقال ، لیمو ، نارنج و....) در یک اسپری بچکانید و هر روز صبح که از خواب بیدار می شوید ، اتاق و خانه تان را با آن معطر کنید. بدین ترتیب شما روز خود را با ویتامین C آغاز خواهید کرد. خاصیت آرامش بخشی مرکبات در پوست آنها نهفته است. به عنوان مثال پوست یک پرتقال را کنده و بگذارید به همراه مقداری نمک مقداری خیس بخورد. بعد آن را روی پوست خود بمالید. بعد از مدتی تمام وجودتان سرشار از اشتیاق و خوش بینی به زندگی خواهد شد.حالا متوجه شدید که یک پرتقال خوشمزه می تواند خاصیت دیگری نیز داشته باشد! اگر می خواهید یک رابطه سراسر جنگ و جدل را اصلاح کنید زمانی را به تامل کردن اختصاص دهید : این کار به شما کمک خواهد کرد تا رابطه تان را بررسی کرده و برای آن راه حلی پیدا کنید. یک عکس از خودتان بردارید ، عکسی که در آن تنها و در حال لبخند زدن هستید ، عکس را به یک آینه بچسبانید. به خودتان نگاه کنید و به عنوان یک فرد منتقد به رفتارهای خودتان فکر کنید و خودتان را نقد کنید . معایب و نکات مثبت شخصیت تان را خواهید یافت اگر می خواهید مهارت های ارتباطی تان را افزایش دهید اگر واقعا مردان از مریخ و زنان ونوسی باشند ، قانون فنگ شوی می گوید هیچ چیز بین این دو جنس بهتر از گفتار روشن و واضح به بهبود روابط شان کمک نخواهد کرد. یک کاسه را با برنج پخته نشده پر کنید و روی آن کمی نمک بریزید. نمک و برنج انرژی منفی محیط اطراف شما را جذب خود خواهند کرد. سه عدد کریستال شفاف را روی نمک ها گذاشته ، تا به شکل یک مثلث درآیند. سپس کاسه را زیر تخت خواب تان بگذارید. اجازه دهید کاسه به مدت 9 تا 49 روز زیر تخت خواب تان بماند. این کار باعث می شود که انرژی منفی اطراف شما جذب شده و اتاق شما سرشار از انرژی مثبت و روابط صریح و موفق شود. اگر می خواهید زمان بیشتری را با همسرتان بگذرانید بگذارید چراغ خانه تان روشن بماند : حتما شما هم این جمله را شنیده اید که زمانیکه می خواهیم با هم در آرامش بگذرانیم ، زمان از دستمان در می رود. شاید این سخن زیاد منطقی به نظر نرسد اما حقیقت دارد. قانون فنگ شوی به شما توصیه می کند که برای جلوگیری از این مسئله : زمانیکه می خواهید ساعتی را به دور از هیاهوی روزمره با همسرتان بگذرانید چراغ اتاق تان را روشن بگذارید و یک موزیک ملایم چاشنی آن کنید. این کار باعث می شود که انرژی مثبت به طرف شما جذب شده و شما اوقات خوب و دلنشینی با یکدیگر داشته باشید. گه گاه این فرمول را امتحان کنید ؛این کار به بهبود و دوام زندگی زناشویی شما کمک فراوانی خواهد کرد. [ پنج شنبه 89/2/9 ] [ 1:17 عصر ] [ بهزاد ]
رنگ کردن موی سفید در هر گروه سنی کمی دقیق تر و با احتیاط تر از رنگ کردن موهای دیگر است و این کار نیاز به توجه و دقت بیشتری دارد تا علاوه بر طبیعی و خوشرنگ در آمدن موهای سفید ماندگاری رنگ مو نیز تا در آمدن ریشه ی موها حفظ شود و این امکان پذیر نیست مگر اینکه ابتدا موهایی که سفیدی دارند و البته با درصد بالا را با کمی اکسیدان به مدت 10 دقیقه تحریک کرده تا در جذب و پذیرش رنگ مو کمک کنند و اگر درصد سفیدی کم است لازم به این کار نیست، بعد از آن استفاده کردن از رنگهای دائمی که پوشانندگی و ماندگاری بیشتری خواهند داشت که بهترین آنها مخلوط دو رنگ شماره ی 4 و5 از گروه N و یا مخلوط 3و4 از گروه M می باشد که هر دوی این رنگها بهتر است با اکسیدان 9 درصد مخلوط شوند و حتما پس از تقسیم سر به چهار قسمت از دوطرف گوشها و پیشانی تا پشت سر رنگ کردن را از جلوی سر شروع کرده و با ماندن رنگ بین 45 دقیقه تا یک ساعت داخل کلاه موی سفید را به رنگ طبیعی و زیبایی برسانند. پوشاندن موهای سفید میتواند شما را 10 سال جوان تر نشان دهد. امروزه رنگ کردن موها خیلی آسان است و حتی افراد مبتدی در خانه هم میتوانند نتیجه بگیرند. قبل از اینکه تصمیم قطعی به رنگ کردن موهای خود بگیرید، لازم است ابتدا انواع رنگ مو را بشناسید. موهای سفید هر فرد با انتخاب رنگ موی مناسب رنگ طبیعی خود را باز خواهد یافت. اطلاعات عمومی آرایشگری ، زیبایی و آرایشی آنچه در رنگ کردن موها مهم است خواندن شیوه رنگ کردن مو از روی برچسب رنگ است. قبل از رنگ آمیزی مو از اینکه نسبت به رنگ انتخابی حساسیت نداشته باشید مطمئن شوید. لباس خود را بوسیله روپوش پوشانده و مورد حفاظت قرار دهید. پس از اتمام کار موها را بوسیله یک نرم کننده شستشو دهید. [ پنج شنبه 89/2/9 ] [ 1:16 عصر ] [ بهزاد ]
راهکارهایی برای شروع تغذیه صحیح با مشاوره صحیح، فرد شناخت خوب و درستی از گروههای غذایی پیدا میکند و این امر جلوی بسیاری از اشتباهات غذایی را میگیرد. شخص میآموزد که مثلا وقتی پنیر میخورد گروه گوشت را مصرف کرده؛ یا وقتی گردو میخورد، سهم چربی را استفاده کرده است. تنها با آموزش و مشاوره صحیح میتوان به این اطلاعات دست یافت. تفکر درباره تغییرات کاربردی مثبت: وقتی که مسئله شناخت درباره گروههای غذایی پیش میآید، فرد یاد میگیرد که چه گروههایی سبب چاقی و اضافه وزن میشود؛ مثل چربیها و قندها. پس با شناخت خوب و کافی میتواند درست تصمیم گیری کند و تغییرات لازم را آگاهانه انجام دهد. آغاز تدریجی: انجام دادن تغییرات باید آهسته و تدریجی باشد و نباید منتظر اتفاقی غیر منتظره در برنامه غذایی باشیم. یکباره تغییر دادن عادتها مشکل است، ولی اگر این تغییرات به آهستگی و بتدریج باشد، ممکن میشود؛ مثلا تصمیم بگیریم که ابتدا با تصحیح وعدههای صبحانه شروع کنیم، یا تصمیم بگیریم ابتدا هفتهای نیم کیلو وزنمان را کم کنیم و انتظار هفتهای 10 کیلو کاهش وزن نداشته باشیم. آگاهی از گزینههای مطلوب در ترکیبات غذایی: با شناخت کافی (در نتیجه شرکت در دورههای آموزشی یا مشاوره)، شخص گزینههای بهتر و مطلوبتری را براحتی بر میگزیند. مثلا از بین کربوهیدراتها، نمونههای دیرجذب را انتخاب کند و از بین چربیها روغنهای مایع و غیر اشباع را انتخاب کند. تقویت انگیزه: • استفاده نکردن از برنامه غذایی پیچیده: بعضی از افرادی که آگاهی خوب غذایی ندارند مدام منتظر برنامه غذایی پیچیده و خاصی اند، در صورتی که با توجه به توضیحات داده شده شخص مطلع براحتی سهم خود را از گروههای غذایی یاد میگیرد و به این ترتیب براحتی میتواند برای تنظیم برنامه غذایی خود درست تصمیمگیری کند. • در نظر گرفتن اهداف کوتاه مدت: پس از کاهش تدریجی وزن، در نظر گرفتن اهداف کوتاه مدت برای تغذیه صحیح شروعی تدریجی است؛ مثل کاهش وزن تدریجی یا انجام شدن تغییرات کوچک در وعدههای روزانه. • یادداشت کردن تغییرات: این کار را برای افرادی توصیه میکنیم که میخواهند قند خونشان را هم تنظیم کنند؛ یادداشت کردن تغییرات مثبت و مرور آنها به شخص انرژی مجدد میدهد و سبب تشویق او به ادامه راه میشود. این مسئله برای افرادی که قصد کاهش وزن دارند نیز کمک خوبی است. • تشویق کردن خود: با مرور یادداشتها، تشویق هم نیاز است. البته به شرطی که این تشویق روی آوردن مجدد به خوراکیها نباشد! •پیدا کردن رقیب یا الگوی مقایسه در این راه: این مسئله در ایجاد انگیزه برای شخص بسیار نتیجه بخش است. بنابر این، با توجه به مطالب گفته شده امید است انگیزههای کوچکی برای افراد ایجاد شده باشد. [ پنج شنبه 89/2/9 ] [ 1:15 عصر ] [ بهزاد ]
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |